گرگ

دنیامون لب به لب سیاهی شده

روزگار،روزگار نامردیست

غم و غصه فراوونه توو دلا

اونچه پیدا نمیشه،همدردیست

مردها هرکدوم یه نامردن

بی وفایی توو عشقا کش داره

هرکسی دست هر کیو میگیره

قصد همخوابگی باهاش داره

روزگار ه غریبیه اینجا

آدماش هرکدوم یه‌جور مستن

یه نفر مست شهوته اینجا

توو نمازم به فکر زن هستن

تسبیحش شاه مقصوده اونکه

توی بازار داره نزول میخوره

پوست و‌گوشت آدمها رو کنده

اون یه بیماریه شبیه خوره

واسه ی هفت بار طواف کردن

حاجی جنسا رو احتکار کرده

پاک میشه جسمش از همه گناها

تا بره باز به‌حج و برگرده

« قدر»ها قرآن و سرش میگیره

الغوث الغوث میگه تا دم صب[ح]

صب[ح] که شد باز توو جلد خود میره

هرچی شیطان بگه،میگه:باشه،خب

هر شبش رو توو تخت یه زنه و

این کاروواسه ی ثواب میکنه!!

هیشکی رو رد نمیکنه از خود!!

کسی نیستش که اون جواب بکنه!!!

دنیامون خالی از آدمها شد

ما یه مشت گرگ میون دنیاییم

آدمیزاده از ما در نمیاد

گرگ هستیم و گرگ میزاییم...

 #dariush.jelini

مجنون...